[اسم]

بَيْع

قابل شمارش مذکر
[جمع: بُيُوع]

1 فروش فروختن

  • 1.بَيْعُ كُلِّ هَذِه الأَدَوَات عَمَلٌ شَاقٌّ!
    فروختن همه این ابزارها کار سختی است!
  • 2.هَلْ أَنْتَ مُوَافِق مَعَ بَيْع الكُتُب؟
    آیا با فروختن کتاب‌ها موافق هستید؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان