[اسم]

كَاتِب

قابل شمارش مذکر
[جمع: كُتَّاب]

1 نویسنده

  • 1.أُرِيدُ أَنْ أَقْرَأَ فِي المَوضُوعِ الوَاحِدِ آرَاءَ عِدَّةِ كُتَّابٍ.
    می‌خواهم که نظرات تعدادی از نویسندگان را در یک موضوع بخوانم.
  • 2.هُوَ كَاتِب فِي شَرِكَتِنَا.
    او در شرکت ما نویسنده است.
  • 3.هُوَ کَاتِب حَاذِق.
    او یک نویسنده ماهر است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان