Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . نویسنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
كَاتِب
قابل شمارش
مذکر
[جمع: كُتَّاب]
1
نویسنده
1.أُرِيدُ أَنْ أَقْرَأَ فِي المَوضُوعِ الوَاحِدِ آرَاءَ عِدَّةِ كُتَّابٍ.
میخواهم که نظرات تعدادی از نویسندگان را در یک موضوع بخوانم.
2.هُوَ كَاتِب فِي شَرِكَتِنَا.
او در شرکت ما نویسنده است.
3.هُوَ کَاتِب حَاذِق.
او یک نویسنده ماهر است.
کلمات نزدیک
سمكة حجرية
نا
يئس
هجم
فرخ
واقف
جالس
استلقى
بيع
بصر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان