[اسم]

بَصَر

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَبْصَار]

1 بینایی دید

  • 1.لَقَد فَقَدَ بَصَرَهُ فِي ذَلِكَ الحَادِث.
    او بینایی خود را در آن تصادف از دست داد.
  • 2.لَيْسَ لَدَيْه البَصَر.
    او بینایی ندارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان