خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکست خوردن
[فعل]
خَسِرَ
فعل گذرا و ناگذر
1
شکست خوردن
از دست دادن
1.لَا أُرِيدُ أَنْ أَخْسِرَ مَالِي فِي هَذِهِ الصَّفْقَة.
من نمیخواهم پولم را در این معامله از دست بدهم.
2.هَلْ خَسِرْتَ فِي المُبَارَاة؟
آیا در مسابقه شکست خوردی؟
کلمات نزدیک
فاز
فشل
عاش
مات
وقف
عرف
فكر
أتى
أطفأ
أضاء
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان