خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خفه کردن
[فعل]
خَنَقَ
فعل گذرا
1
خفه کردن
1.تَبْدَأُ الشَّجَرَةُ الخَانِقَةُ حَيَاتَهَا بِالْاِلْتِفَاف حَولَ جِذْعِ شَجَرَةٍ وَ غُصُونِهَا، ثُمَّ تَخْنُقُهَا تَدْرِيجِيّاً.
درخت خفهکننده زندگیاش را با پیچیدن اطراف تنه درخت و شاخههای آن آغاز میکند، سپس کمکم آن را خفه میکند.
2.طَوقُ القَمِيصِ ضَيِّقٌ يَكَادُ يَخْنُقُنِي!
یقه این لباس تنگ است، نزدیک است که مرا خفه کند!
کلمات نزدیک
أطيب
اشتعال
أحل
مشاغب
كاد
بذر
التفاف
سبب
معمر
مواصفات
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان