[اسم]

اِلْتِفَاف

غیرقابل شمارش مذکر

1 درهم‌پیچیدن

  • 1.تَبْدَأُ الشَّجَرَةُ الخَانِقَةُ حَيَاتَهَا بِالْاِلْتِفَاف حَولَ جِذْعِ شَجَرَةٍ وَ غُصُونِهَا.
    درخت خفه‌کننده زندگی‌اش را با پیچیدن اطراف تنه درخت و شاخه‌های آن آغاز می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان