1 . کوشا 2 . پشتکار
[صفت]

دَؤوب

قابل مقایسه

1 کوشا باپشتکار

  • 1.هُوَ نَجَحَ لِأَنَّهُ بَاحِثٌ دَؤوب.
    او موفق شد چراکه او یک پژوهشگر کوشا است.
[اسم]

دَؤوب

غیرقابل شمارش مذکر

2 پشتکار

  • 1.فَقَدْ وَاصَلَ عَمَلَهُ دَؤوباً حَتَّى اِسْتَطَاعَ أَنْ يَخْتَرِعَ مَادَّةَ الدِّينَامِيتِ الَّتِي لَا تَنْفَجِرُ إِلَّا بِإِرَادَةِ الإِنْسَان.
    وی کارش را با پشتکار ادامه داد تا توانست ماده دینامیت را که فقط به خواست انسان منفجر می‌شود، اختراع کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان