خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اشک
[اسم]
دَمْع
قابل شمارش
مذکر
[جمع: دُمُوع]
1
اشک
1.سَالَ الدَّمْعُ عَلَى خَدَّيْهَا.
اشک روی گونههایش جاری شد.
2.هَذِهِ دُمُوع الفَرَح.
این اشک شادی است.
کلمات نزدیک
نفع
نفس
لذا
كذب
قول
عصفور
ظلم
بكل سرور
مهمة إدارية
إحدى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان