خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کرم
[اسم]
دُود
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ديدان]
[مونث: دُودَة]
1
کرم
کرم خاکی
1.فَإِنَّ هَذَيْنِ النِّصْفَيْنِ يَنْموَانِ، لِيَكُونَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا دُودَةً كَامِلَةً.
این دو نیمه رشد میکنند، تا هر یک از آنها کرمی کامل شود.
کلمات نزدیک
حية
تفكر
صاد
درى
انطلاق
ذيل
أحدث
انتهى
زقزاق
منتصف
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان