خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیدن
[فعل]
سَحَبَ
فعل گذرا
1
کشیدن
1.إِذَا لَا تَسْتَطِيعُ أَنْ تَحْمِلَ الكِيسَ، فَاسْحَبْهُ.
اگر نمیتوانید آن کیسه را حمل کنید، پس آن را بکشید.
2.اِسْحَبِ الحَبْلَ.
طناب را بکش.
کلمات نزدیک
دماغ
وجه
مرفق
عنق
جسم
توقف
بدأ
صنع
أعطى
منتصف العمر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان