خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفر
[اسم]
سَفْرَة
قابل شمارش
مونث
1
سفر
1.أَتَمَنَّى لَكُم سَفْرَة مَمْلُوءَة بِالْفَرِح.
برای شما آرزوی سفری پر از شادی دارم.
2.سَفْرَة سَعِيدَة إِنْ شَاءَ الله.
إن شاء الله سفر خوبی داشته باشید.
کلمات نزدیک
سافر
حبة مسكنة
أولى
أمر
حرس
شراب
ضغط الدم
قافلة
كرة المنضدة
ما بك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان