خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سختی
[اسم]
صُعُوبَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: صُعُوبَات]
1
سختی
مترادف و متضاد
سُهُولَة
1.سَتُوَاجِهُ مَشَاكِلَ وَ صُعُوبَاتٍ كَثِيرَةٍ!
با مشکلات و سختیهای زیادی روبهرو خواهی شد.
کلمات نزدیک
خطة
عدة
تبين
إطار إحتياطي
إطار
ضمن
عاهد
قرر
محدد
ندب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان