خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عکس متحرک
[اسم]
صُورَة مُتِحَرِّكَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: صُوَر مُتِحَرِّكَة]
1
عکس متحرک
1.قُمْتُ بِعَمَلٍ عِلْمي مَعَ الصُّوَرِ المُتِحَرِّكَة.
من با عکسهای متحرک یک کار علمی انجام دادم.
کلمات نزدیک
صناعة
شركة
رئيسي
تمثال
بضاعة
طاقة كهربائية
طفولة
عربة
كمل
كيمياوي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان