خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نور
[اسم]
ضَوء
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَضْوَاء]
1
نور
1.الضَّوءُ فِي النَّفَقِ ضَعِيفٌ لَا يَسْمَحُ بِالرُّؤْيَةِ.
نور در تونل به حدی ضعیف است که اجازه هیچگونه دیدی را نمیدهد.
2.هَلْ رَأَيْتَ الضَّوء الأَحْمَر عَلَى جَوَّالِكَ؟
آیا نور قرمز را بر روی گوشی خود دیدهاید؟
کلمات نزدیک
نشر
تحرك
احتوى
تأثر
بكتيريا
ظلام
عوض
لعق
مضيء
وقاية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان