خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تازه
[صفت]
طَازَج
قابل مقایسه
1
تازه
1.السَّمَكُ الطَّازَجُ قَلِيلٌ غَالِي الثَّمَنِ.
ماهی تازه کمی گران است.
2.يَجِبُ عَلَيْكَ شِرَاء اللُّحُوم الطَّازَجَة لِلضُّيُوف.
باید برای مهمانها گوشت تازه بخرید.
کلمات نزدیک
انتباه
أمير
اعتقد
أحسن
نقود
تعويض
تلوين
أراد
يوجد
ورع
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان