خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خلبان
[اسم]
طَيَّار
قابل شمارش
مذکر
[جمع: طَيَّارُون]
1
خلبان
1.كَانَ الطَّيَّارُونَ فِي الحَرْبِ العَالَمِيَّةِ الثَّانِيَةِ يَتَنَاوَلُونَ فِيتَامِين A قَبْلَ إِبْتِدَاءِ الغَارَات اللَّيْلِيَّة.
خلبانان در جنگ جهانی دوم قبل از شروع حملات شبانه ویتامین آ میخوردند.
2.هُوَ طَيَّارٌ حَاذِقٌ.
او یک خلبان ماهر است.
کلمات نزدیک
طبيب
ملاحظة
عرض تقديمي
محاضر
مجلد الملف
ممرض
مضيفة
مهندس معماري
مدير
سكرتير
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان