خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیابان
[اسم]
فَلَاة
قابل شمارش
مونث
[جمع: فَلَوَات]
1
بیابان
1.سَلِ المَصَانِعَ رَكْباً تَهِيمُ فِي الفَلَوَاتِ!
از آبانبارها درباره سوارانی که در بیابانها تشنهاند، بپرس!
2.فِي الفَلَاةِ لَا يَعِيشُ نَبَات.
در بیابان هیچ گیاهی زندگی نمیکند.
کلمات نزدیک
عجين
ود
شاء
حل
جرب
وكنة
هام
دنا
رجا
رضي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان