خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوشتن
[اسم]
كِتَابَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: كِتَابَات]
1
نوشتن
1.هَلْ لَدَيْكَ مُشْكِلَة فِي كِتَابَةِ الأَهْدَاف عَلَى الوَرَق؟
آیا با نوشتن اهداف بر روی کاغذ مشکل دارید؟
2.هُوَ لَا يَعْرِفُ القِرَاءَة وَ الكِتَابَة.
او خواندن و نوشتن بلد نیست.
کلمات نزدیک
مرحمة
قيام
عام
دراسي
دراسة
إدارة المرور
أسوة
اقترب
أنصح
بكاء
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان