1 . لقب دادن
[فعل]

لَقَّبَ

فعل گذرا

1 لقب دادن

  • 1.كَانَتِ الفَتَاةُ طَوِيلَةَ العُنُقِ، فَلَقَّبُوهَا بِالزَرَافَة.
    آن دختر گردن بلندی داشت، به همین خاطر به او زرافه لقب دادند.
  • 2.لَا تَعِيبُوا الآخَرِين. وَ لَا تُلَقِّبُوهُم بِأَلْقَابٍ يَكْرَهُونَهَا.
    عیب‌جویی دیگران را نکنید و به آنان لقب‌هایی را که دوست ندارند، ندهید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان