خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفره
[اسم]
مَائِدَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مَوَائِد]
1
سفره
1.أَعْدَدْنَا مَائِدَةَ الطَّعَامِ لِلضُّيُوف.
سفره غذا را برای مهمانان آماده کردیم.
2.لَقَدْ قُمْتُ بِتَنْظِيفِ المَائِدَة.
من سفره را تمیز کردم.
کلمات نزدیک
بصر
بيع
استلقى
جالس
واقف
عزة
حدث
حضر
ساجد
اعتمد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان