خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مثل
2 . مثل
[اسم]
مَثَل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَمْثَال]
1
مثل
ضربالمثل
1.أَنَا أُحِبُّ اِسْتِخْدَام الأَمْثَال عِنْدَ التَّحَدُّث إِلَى الآخَرِين.
من دوست دارم در هنگام صحبت کردن با دیگران از ضربالمثلها استفاده کنم.
2.اليَوم قَرَأْنَا مَثَلَ القِرْدِ و النَّجَّار فِي المَدْرَسَة.
ما امروز در مدرسه مثل میمون و نجار را خواندیم.
3.حَفِظَ أَخِي جَمِيعَ الأَمْثَالِ فِي القَامُوسِ.
برادرم تمام ضربالمثلهای فرهنگ لغت را حفظ کرد.
[اسم]
مِثْل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَمْثَال]
1
مثل
مانند
1.أَنَا مِثْلكَ.
من مثل شما هستم.
کلمات نزدیک
مراجعة
سنة دراسية
ثامن
بسيط
حياة
أيضا
جعل
خدم
عالمية
عالمين
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان