خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خانم مهماندار هواپيما
[اسم]
مُضِيفَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُضِيفَات]
1
خانم مهماندار هواپيما
1.كُنْتُ أَرَدْتُ أَنْ أَتَكَلَّم مَعَ المُضِيفَة.
میخواستم با خانم مهماندار هواپيما صحبت کنم.
کلمات نزدیک
ممرض
طيار
طبيب
ملاحظة
عرض تقديمي
مهندس معماري
مدير
سكرتير
مدير عام
رئيس مجلس الإدارة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان