-
1.
Das sind meine Kollegen.
1.
اینها همکاران من هستند.
-
2.
Ich bin Mechaniker.
2.
من مکانیک هستم.
-
1.
Das Essen ist gut.
1.
این غذا خوب است.
-
2.
Das Kind ist sehr begabt.
2.
این بچه خیلی بااستعداد است.
-
3.
Ich bin müde.
3.
من خسته هستم.
-
1.
Das Geld ist auf der Bank.
1.
پول در بانک است.
-
2.
Herr Müller ist in seinem Zimmer.
2.
آقای "مولر" در اتاقش است.
-
3.
Wir waren in der Stadt, in Berlin
3.
ما در شهر بودیم، در برلین.
-
1.
Der Termin beim Zahnarzt ist übermorgen.
1.
وقت دندانپزشک پسفردا است.
-
2.
Heute ist Montag.
2.
امروز دوشنبه است.
توضیحاتی در رابطه با فعل sein
به مثالهای زیر برای کاربردهای مختلف این فعل دقت کنید که اغلب معنای فعل "بودن" در زبان فارسی را دارند:
- ارتباط دادن یک ویژگی یا موقعیت به فاعل جمله. مثال:
".Das Essen ist gut" (غذا خوب است.)
- قرار داشتن چیزی یا کسی در یک موقعیت مکانی.
"?Weißt du, wo meine Brille ist" (تو میدانی عینک من کجاست؟)
- مشخص کردن ملیت یک شی یا فرد.
".Diese Tomaten sind aus Holland" (این گوجهها هلندی هستند.)
- مشخص کردن مالکیت چیزی.
".Ich weiß nicht, von wem dieser Brief ist" (من نمیدانم این نامه از طرف چه کسی است.)
- نظر موافق یا مخالف نسبت به امری داشتن.
".Sie ist gegen Atomkraftwerke" (او مخالف نیروگاههای هستهای است.)