1 . تبدیل شدن 2 . نادیده گرفتن
[فعل]

übergehen

/ˈyːbɐˌɡeːən/
فعل ناگذر
[گذشته: ging über] [گذشته: ging über] [گذشته کامل: übergegangen] [فعل کمکی: sein ]

1 تبدیل شدن

مترادف و متضاد sich verwandeln
etwas geht in etwas (Akk) über
به چیزی تبدیل شدن
  • 1. Bald wird der Schnee in Regen übergehen.
    1. برف به‌زودی به باران تبدیل خواهد شد.
  • 2. Beim Erhitzen geht Wasser in Dampf über.
    2. آب با حرارت به بخار تبدیل می‌شود.

2 نادیده گرفتن اعتنا نکردن، رد کردن

مترادف و متضاد auslassen
  • 1.Er hat mich auf der Party völlig übergangen, weil er immer noch beleidigt war.
    1. او من را در مهمانی کاملاً نادیده گرفت چون هنوز دلخور بود.
  • 2.Ich werde dieses Kapitel übergehen.
    2. من این فصل کتاب را نادیده می‌گیرم [از آن رد می‌شوم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان