1 . همگانی
[صفت]

übergreifend

/ˈyːbɐˌɡʀaɪ̯fn̩t/
غیرقابل مقایسه

1 همگانی کلی، جامع

مترادف و متضاد allgemein allseitig umfassend
  • 1.Unsere übergreifende Unternehmensstrategie basiert auf dem Prinzip des Kundenvertrauens.
    1. استراتژی همگانی شرکت ما مبنی بر اصل اعتماد مشتریان است.
  • 2.Viele Ihrer Aufgaben verlangen nach einer übergreifenden Bearbeitung.
    2. بسیاری از تکالیف شما نیاز به ویرایش کلی دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان