1 . شکست دادن
[فعل]

übertrumpfen

/ˌyːbɜtɾˈʊmpfən/
فعل گذرا
[گذشته: übertrumpfte] [گذشته: übertrumpfte] [گذشته کامل: übertrumpft] [فعل کمکی: haben ]

1 شکست دادن روی دست کسی بلند شدن، بهتر بودن، پیشی گرفتن

مترادف و متضاد übertreffen
  • 1.Mit dieser großartigen Leistung hat er alle übertrumpft.
    1. با این دستاورد معرکه‌اش روی دست همه بلند شد.
  • 2.Sie versuchten, sich gegenseitig mit ihren beruflichen Erfolgen zu übertrumpfen.
    2. آن‌ها تلاش کردند از همدیگر در موفقیت‌های شغلی پیشی بگیرند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان