[فعل]

überwachen

/ˌyːbɐˈvaχn̩/
فعل گذرا
[گذشته: überwachte] [گذشته: überwachte] [گذشته کامل: überwacht] [فعل کمکی: haben ]

1 زیر نظر گرفتن

  • 1.Er wurde von der Polizei überwacht.
    1. او به وسیله پلیس زیر نظر گرفته شد.
  • 2.Sicherheitspersonal überwacht das Gebiet in der Nacht.
    2. تیم امنیتی منطقه را در شب زیر نظر گرفته‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان