-
1.Unsere ganze Arbeit war umsonst.
1.
تمام زحمتمان به هدر رفت.
-
2.Wie gefällt dir deine Arbeit?
2.
از کارت خوشت میآید؟
-
Die Arbeit ist ziemlich langweilig.
این کار نسبتاً کسلکننده است.
-
Kann jemand anders seine Arbeit übernehmen?
کس دیگری میتواند کارش را بهعهده بگیرد؟
-
1.
Mein Bruder sucht Arbeit.
1.
برادر من دنبال کار است.
-
2.
Nach der Ausbildung hat Mohamed eine Arbeit gefunden.
2.
"محمد" بعد از تحصیل کار پیدا کرد.
-
Die andere Frau wird nicht so viel Arbeit haben wie ich.
آن خانم دیگر به اندازه من اینقدر سرش شلوغ نیست.
کاربرد واژه Arbeit بهمعنای کار
واژه "Arbeit" در آلمانی معنای نزدیکی به (کار) در فارسی دارد. در معنای اول Arbeit به شغل یا حرفه اشاره میکند. در این کاربرد Arbeit به شغل یا حرفه فرد اشاره میکند. مثلاً:
".Mohamed hat eine Arbeit gefunden" (محمد یک کار پیدا کردهاست.)
Arbeit مانند کار در فارسی، همچنین میتواند به معنای یک فعالیت یا وظیفه باشد. مثلاً:
".Es gibt einige Arbeiten, die ich tun muss" (مقداری کار هست که من باید انجام دهم.)
در فارسی هم ما از واژه "کار" برای هر دو کاربرد استفاده میکنیم.