1 . استراحت کردن
[عبارت]

auf der Bärenhaut liegen

/aʊ̯f deːɐ̯ ˈbɛːʀənˌhaʊ̯t ˈliːɡn̩/

1 استراحت کردن تنبلی کردن

  • 1.Er bleibt in seiner Freizeit lieber alleine zu Hause und liegt auf der Bärenhaut.
    1. او ترجیح می‌دهد که در اوقات فراغتش در خانه تنها بماند و استراحت کند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "بر روی پوست خرس دراز کشیدن" است. از آنجایی که در گذشته پس از شکار، شکارچیان بر روی پوست حیوانات به استراحت می‌پرداختند، کنایه از "استراحت کردن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان