خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خدمات داوطلبانه دولت (فدرال)
[اسم]
der Bundesfreiwilligendienst
/bˈʊndəsfrˌaɪvɪlˌɪɡəndˌiːnst/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Bundesfreiwilligendienste]
[ملکی: Bundesfreiwilligendienst(e)s]
1
خدمات داوطلبانه دولت (فدرال)
1.Viele Flüchtlinge bewerben sich in Hamburg für das neue Programm "Bundesfreiwilligendienst".
1. بسیاری از پناهجویان در هامبورگ برای برنامه جدید "خدمات داوطلبانه دولت فدرال" درخواست دادهاند.
Bundesfreiwilligendienst leisten
خدمات داوطلبانه دولت را انجام دادن
Zehntausende Menschen leisten in Deutschland bereits Bundesfreiwilligendienst
هماکنون دههزار نفر خدمات داوطلابه دولت را در آلمان انجام میدهند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bildungswerk
das herz ausschütten
handlungsarm
bilderreich
stylist
beliebtheitsskala
gelegenheitsjob
gegenüberliegend
brückenjahr
leistungsdruck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان