خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نصف کردن
2 . فرو کردن
[فعل]
durchschlagen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
نصف کردن
دو نیم کردن
2
فرو کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
durchschlag
durchschlafen
durchschauen
durchschaubar
durchsage
durchschlagend
durchschneiden
durchschnitt
durchschnittlich
durchschnittsalter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان