1 . بزرگ شدن
[فعل]

erwachsen

/ɛɐ̯ˈvaksn̩/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: erwuchs] [گذشته: erwuchs] [گذشته کامل: erwachsen] [فعل کمکی: sein ]

1 بزرگ شدن بزرگسال شدن، رشد کردن

  • 1.Die Kinder sind schon fast erwachsen.
    1. بچه‌ها دیگر تقریباً بزرگ شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان