1 . تخیل
[اسم]

die Fantasie

/fantaˈziː/
قابل شمارش مونث
[جمع: Fantasien] [ملکی: Fantasie]

1 تخیل خیال‌پردازی

مترادف و متضاد Einbildungskraft imagination
  • 1.Die Fantasie von Kindern ist grenzenlos.
    1. خیال‌پردازی کودکان بی‌اندازه است.
  • 2.Mein Sohn malt sehr gut. Er hat viel Fantasie.
    2. پسر من خیلی خوب نقاشی می‌کند. او تخیل زیادی دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان