خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خشکی
[اسم]
das Festland
/ˈfɛstˌlant/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Festland(e)s]
1
خشکی
سرزمین
1.das griechische Festland und die griechischen Inseln
1. سرزمینها و جزایر یونانی
2.Sie arbeitet auf dem Festland, aber sie wohnt auf der Insel.
2. او در خشکی کار میکند اما در جزیره سکونت دارد.
توضیحاتی در رابطه با این واژه
این واژه در زبان آلمانی در مقابل جزیره قرار میگیرد و به سرزمینی گفته میشود که سرتاسر آن را آب نگرفته باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
festival
festigen
festhalten
festgefahren
festessen
festlegen
festlich
festmachen
festnehmen
festplatte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان