خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مددکار پناهندگان
[اسم]
der Flüchtlingshelfer
/flˈʏçtlɪŋshˌɛlfɜ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Flüchtlingshelfer]
[ملکی: Flüchtlingshelfers]
[مونث: Flüchtlingshelferin]
1
مددکار پناهندگان
1.Eine Studie zeigt, wie wichtig Flüchtlingshelfer bei der Integration sind.
1. یک پژوهش نشان میدهد که یک مددکار پناهندگان چقدر در تلفیق (نژادی) مهم است.
2.Zwei deutsche Flüchtlingshelfer sind festgenommen worden.
2. دو نفر مددکار پناهندگان آلمانی دستگیر شدهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fleischproduktion
fitnessdaten
fitness-app
firmenwagen
firmengründer
flüchtlingshilfe
flüsterpost
fm-transmitter
fortführen
fotomappe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان