خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گستاخ بودن
[عبارت]
frech wie Oskar
/fʀɛç viː ˈɔskaʁ/
1
گستاخ بودن
پررو بودن
1.Er ist frech wie Oskar.
1. او گستاخ است.
2.Kannst du glauben, dass wir hier frech wie Oskar in der Öffentlichkeit sitzen?
2. آیا تو میتوانی باور کنی که ما با گستاخی اینجا در انظار عمومی بنشینیم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
frech
fraß
fraulich
frauke
frauensache
frechdachs
frechheit
frederik
frei
frei von der leber weg reden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان