خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صمیمت
[اسم]
die Freundlichkeit
/ˈfʁɔɪ̯ntlɪçkaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Freundlichkeiten]
[ملکی: Freundlichkeit]
1
صمیمت
دوستی، مهربانی
1.Ich möchte Ihnen danken, denn soviel Freundlichkeit bin ich von Fremden nicht gewohnt.
1. من میخواهم از شما تشکر کنم چون این مقدار مهربانی از غریبهها را انتظار نداشتم.
2.Ihre Freundlichkeit gab mir ein Gefühl von Sicherheit.
2. صمیمیت او به من احساسی از اطمینان را میداد.
تصاویر
کلمات نزدیک
freundlich
freundin
freundeskreis
freund
freuen
freundschaft
freundschaftlich
freundschaftsanfrage
freundschaftspreis
freut mich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان