خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چنگال
[اسم]
die Gabel
/ˈɡaːbəl/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Gabeln]
[ملکی: Gabel]
1
چنگال
1.Kann ich eine Gabel haben?
1. میتوانم یک چنگال داشته باشم؟
2.Unser Kind kann schon mit Messer und Gabel essen.
2. بچه ما از حالا میتواند با چاقو و چنگال غذا بخورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
gabe
g
fütterung
füttern
fürwort
gabeln
gabelung
gabentisch
gabi
gackern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان