خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهارت
[اسم]
die Geschicklichkeit
/ɡəʃˈɪklɪçkˌaɪt/
قابل شمارش
مونث
1
مهارت
توانایی
مترادف و متضاد
Fähigkeit
Geschick
1.Er hat sich diese Geschicklichkeit durch lange Übung erworben.
1. او این مهارت را بعد از تمرین طولانیمدت بهدست آوردهاست.
2.Geschicklichkeit war nie deine Stärke.
2. مهارت هیچوقت قدرت تو نبود.
تصاویر
کلمات نزدیک
geschick
geschichtsunterricht
geschichtlichkeit
geschichtlich
geschichte
geschickt
geschieden
geschienen
geschirr
geschirrspüler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان