خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در جای کسی قرار گرفتن
[فعل]
sich hineinversetzen
/hɪˈnaɪ̯nfɛɐ̯ˈzɛt͡sn̩/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
در جای کسی قرار گرفتن
در موقعیت کسی قرار گرفتن
1.Versetz dich doch einmal in meine Lage hinein: Was würdest du denn tun?
1. یکبار خودت را در موقعیت من قرار بده؛ چه کاری انجام میدادی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
hineinstellen
hineinschnuppern
hineinschlingen
hitze
hitliste
hm
hno-arzt
hobby
hoch
hoch hinauswollen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان