1 . بنیاد
[اسم]

das Institut

/ɪnstiˈtuːt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Institute] [ملکی: Institut(e)s]

1 بنیاد موسسه، انستیتو

  • 1.Ich besuche einen Sprachkurs in einem kleinen Sprachinstitut.
    1. من در یک دوره زبان در موسسه کوچک زبان شرکت می‌کنم.
  • 2.wissenschaftliches Institut
    2. بنیاد علمی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان