خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نگهداری کودکان
[اسم]
die Kinderbetreuung
/ˈkɪndɐbəˌtʁɔɪ̯ʊŋ/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Kinderbetreuung]
1
نگهداری کودکان
مراقبت از کودکان
1.Die Kinderbetreuung in Kindergärten ist schlechter, als sie sein sollte
1. نگهداری کودکان در مهد کودکها بدتر از آن چیزی است که باید باشد.
2.Wir brauchen auch eine Strategie für die Kinderbetreuung.
2. ما به یک راهبرد برای مراقبت از کودکان نیاز داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
kinderarzt
kind
kimono
kimme
kimchi
kinderbett
kinderbuch
kinderei
kindererziehung
kinderfahrrad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان