خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میانگین نمرات
[اسم]
der Notendurchschnitt
/ˈnoːtn̩dʊrçʃnɪt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Notendurchschnitte]
[ملکی: Notendurchschnitt(e)s]
1
میانگین نمرات
1.Sie hat den besten Notendurchschnitt.
1. او بهترین میانگین نمرات را داشت.
2.Sie hat einen Notendurchschnitt von 1,5.
2. او دارای میانگین نمرات 1.5 است.
تصاویر
کلمات نزدیک
novität
november
novelle
notzucht
notwendigkeit
nu
nuance
nuckeln
nudel
nudelsuppe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان