1 . پیش‌بینی
[اسم]

die Prognose

/ˌpʁoˈɡnoːzə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Prognosen] [ملکی: Prognose]

1 پیش‌بینی

مترادف و متضاد Voraussage Vorhersage
  • 1.Die Prognose für die kommenden Monate deutet auf Wachstum.
    1. پیش‌بینی ماه‌های آینده حاکی از رشد است.
  • 2.Trotz des derzeitigen Abschwungs sind die wirtschaftlichen Prognosen positiv.
    2. برخلاف رکود حاضر، پیش‌بینی‌های اقتصادی مثبت هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان