خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازخورد
[اسم]
die Rückmeldung
/rˈʏkməldˌʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Rückmeldungen]
[ملکی: Rückmeldung]
1
بازخورد
فیدبک
1.Die Rückmeldung der Schiffsmitarbeiter war sehr positiv.
1. بازخورد کارکنان کشتی بسیار مثبت بود.
2.Mithilfe Ihrer Rückmeldung können wir unsere Webseite verbessern.
2. با کمک بازخورد شما میتوانیم وبسایت خود را بهتر کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
rückenproblem
rosarot
romanprojekt
rollstuhl-basketballer
rollstuhl-basketball
rugby
sandfarben
senitäter
satzteil
saunalandschaft
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان