خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بالا
[قید]
rauf
/ʁaʊf/
غیرقابل مقایسه
1
بالا
(طبقه) بالا، بالای اینجا
1.Also, geh rauf und sieh dich um.
1. پس برو بالا و به خودت نگاهی بنداز.
2.Er ist schon rauf zum Schlafen gegangen.
2. او رفته طبقه بالا تا بخوابد.
3.Wenn du gerne duschen würdest, geh rauf.
3. اگر می خواستی دوش بگیری، برو طبقه بالا.
تصاویر
کلمات نزدیک
rauchig
rauchfrei
raucher
rauchen
rauch
raufasertapete
raufen
rauferei
rauh
raum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان