خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گره
2 . پاپیون
[اسم]
die Schleife
/ˈʃlaɪ̯fə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Schleifen]
[ملکی: Schleife]
1
گره
1.Im Kindesalter lernt man Schleifen binden.
1. در سنین کوکی بستن گرهها یاد گرفته میشود.
2
پاپیون
1.Aha, heute trägst du Schleife.
1. آها! امروز تو پاپیون پوشیدی (بستی) .
تصاویر
کلمات نزدیک
schleierhaft
schleier
schleichwerbung
schleichend
schleichen
schleifen
schleim
schleimig
schlemmen
schlemmer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان