خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شهریه دانشگاه
[اسم]
die Studiengebühr
/ˈʃtuːdi̯ənɡəˌbyːɐ̯/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Studiengebühren]
[ملکی: Studiengebühr]
1
شهریه دانشگاه
1.Er konnte seine Studiengebühren nicht bezahlen.
1. او نمیتوانست شهریههای دانشگاه خود را بپردازند.
تصاویر
کلمات نزدیک
studiengang
studienfach
studienanfänger
studienabschluss
studie
studienkredit
studienplatz
studieren
studierender
studio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان