خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیر
2 . زیری
[حرف اضافه]
unter
/ˈʊntɐ/
[همراه: dative]
1
زیر
پایین
مترادف و متضاد
über
1.Die CDs sind im Regal unter dem Fernseher.
1. سیدیها معمولاً در قفسه زیر تلویزیون هستند.
2.Unter uns wohnt eine Familie mit drei Kindern.
2. (طبقه) پایین ما یک خانواده با سه بچه زندگی میکند.
[صفت]
unter
/ˈʊntɐ/
غیرقابل مقایسه
2
زیری
پایینی
1.Das untere Bild hängt schief.
1. تابلوی پایینی کج آویزان شدهاست.
2.Mein Pass ist im unteren Regal.
2. پاسپورت من در قفسه پایینی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
untengenannt
unten
untauglich
untat
unsympathisch
unter aller kanone sein
unter anderem
unter die haube kommen
unter einen hut bringen
unter vier augen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان