خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غرق شدن
[فعل]
untergehen
/ˈʊntɐˌɡeːən/
فعل ناگذر
[گذشته: ging unter]
[گذشته: ging unter]
[گذشته کامل: untergegangen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
غرق شدن
1.Als die Titanic einen Eisberg rammte, ging sie unter.
1. بعد از آنکه تایتانیک با کوه یخی برخورد کرد، غرق شد.
2.Nach dem Zusammenstoß ging das kleinere Schiff langsam unter.
2. بعد از تصادف کشتی کوچک به آرامی غرق شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
untergang
unterführung
unterfinanzierung
unterfangen
unterernährung
untergeschoss
unterhalten
unterhaltsam
unterhaltung
unterhemd
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان